کلیدسازی برای موفقیت! شاه کلیدی وجود ندارد!
کلیدسازی برای موفقیت! شاه کلیدی وجود ندارد!
.
کلیدسازی برای موفقیت! شاه کلیدی وجود ندارد!
امروز قصد داریم در سایت کلیدسازی شبانه روزی و سیار ماهان، مطلبی غیر فنی که با کلیدسازی مرتبط به نظر نمی رسد اما خواندن آن هم خالی از لطف نیست برایتان بگذاریم! با ما همراه باشید.
استاد از راهي ميگذشت. ناگهان شاگردي سر پيچ ظاهر شد، مقابلش زانو زد و ملتمسانه گفت: "استاد! به من جملهاي ياد بده تا با آن بتوانم همه قفلهاي زندگيام را باز کرده و از همه درهاي بسته عبور کنم و در همه صندوقچههاي مهر و موم شده خوشبختي را بگشايم."
استاد لبخندي زد و گفت: "چنين شاهکليدي وجود ندارد! بايد کليدساز شوي و هر کليدي را که ميخواهي خودت بسازي! به جاي جستوجوي شاه کليد، کليدساز شو!"
نکته طلايي راه سوم اين شماره نيز همين است: "براي گشودن قفلهاي زندگي چارهاي نداريم جز اينکه کليدسازي بياموزيم!"
آيا تا به حال با آدمهاي قالبي و کليشهاي برخورد کردهايد. آدمهايي با رفتارهايي ثابت و بدون انعطاف که گمان ميکنند هر جايي باشند با همان رفتار ميتوانند پيش بروند. مثلا بعضي از اين آدمهاي قالبي، اخمو و عصبانياند. آنها درون خانه حالتي عصبي و کمحوصله به خود ميگيرند و اجازه نميدهند کسي روي حرفشان حرف بزند. وقتي وارد خيابان ميشوند به گونهاي رفتار ميکنند انگار از زمين و زمان عصبانياند و مقصر همه آدمهاي شهرند به جز آنها! وقتي سر کار ميروند خشمناکند و انتظار دارند محيط کار هميشه دلهرهآميز و ناامن باشد تا کارمندان به خاطر ترس از آنها يا ترس از اخراج هميشه مطيع و سربهزير باشند. وقتي از آنها براي حل مشکلي راه چاره خواسته ميشود تنها گزينه پيشنهادي اين افراد خشونت و سختگيري بيش از حد است. از کساني خوششان ميآيد که مثل خودشان ناراحت و عصباني باشند. وقتي ميخواهند دري را باز کنند يا ببندند با خشونت اين کار را ميکنند و درها را هم معمولا محکم ميبندند تا بعد از رفتنشان اثري از خشم و ناراحتي در محيط به جا بماند. آنها گمان ميکنند که شاهکليد برخورد صحيح با همه قفلهاي زندگي را يافته اند و آن چيزي نيست جز "شاهکليد خشم و عصبانيت" اما حقيقت اين است که چون اين اشخاص نميدانند که همه قفلها با خشونت باز نميشوند و بعضي قفلها آن قدر ظريف و حساسند که با اولين رفتار خشونتآميز به حالت قهر ميروند و ديگر باز نميشوند، لذا دير يا زود با تودهاي عظيم از افراد خشمگيني روبهرو ميشوند که ميخواهند آنها را به همان روش "خشم و عصبانيت" بياعتبار سازند و از صحنه گيتي حذف کنند و نهايتا اين "شاهکليد خشم" به صورت يک عقده سرکوب شده به سمت خود شخص برميگردد و او چون کسي غير از خودش را براي خالي کردن عقدههايش پيدا نميکند از خودش عصباني ميشود و به مجازات خود ميپردازد. کمي به اطراف خود بنگريد از اين قبيل آدمهاي خودآزار را که زماني خشمگينترين و ترسناکترين آدمهاي عصر خود بودند، دور و بر خود خواهيد ديد که اکنون به صورتي معصومانه و مظلومانه خود را قرباني رفتارهاي خشن و دور از انصاف بقيه ميدانند.
دوستي دارم که استاد روابطعمومي است. او تقريبا هنر برقراري ارتباط معنوي موثر با هر نوع انساني را ميداند. شايد برايتان جالب باشد وقتي او را در يک جلسه عمومي ببينيد. پير و جوان، زن و مرد از هر قشري از او خوششان ميآيد و به او اعتماد دارند. روزي از او پرسيدم: "چرا همه آدمها اينقدر با تو راحت کنار ميآيند!؟"
او مثال جالبي زد. پارچ آبي روي ميز بود. مقداري از آن را داخل استکان خالي چاي مقابلش ريخت. مقداري را داخل نعلبکي ريخت. مقداري را در داخل ظرف يکبار مصرف روي ميز ريخت و در مقابل چشمان حيرتزده من مغزي خودکار خود را درآورد و مقداري آب را داخل لوله خالي خودکارش ريخت. سپس به سمت من برگشت و گفت: "ميبيني آب همه فضاهاي خالي اين اجسام را پر کرد! او درون دل همه اين ظرف ها جاي گرفت و وقتي خوب نگاه ميکني ميبيني انگار بخشي جاوداني از اين ظرفها شد. اما حقيقت اين است که آب همه اين هنر خود را مديون انعطاف پذيري و سيال بودن خود است."
آنگاه او سيبي بزرگ از ظرف ميوه مقابل برداشت و آن را روي ليوان گذاشت. سيب داخل ليوان نرفت. فضاهاي خالي نعلبکي را هم پر نکرد. اصلا نتوانست به دل خودکار راه يابد. سيب زيبا بود. خوشبو بود. خواستني بود. اما دلربا نبود. "شاهکليد هميشه سيب بودن" اينجا جواب نميداد.
بعضي دانشآموزان در دورههاي دبستان و راهنمايي و حتي اول دبيرستان بسيار عالي ميدرخشند. آنها درسها را حفظ ميکنند، شبها بيدار ميمانند و با يک روش ثابت به حفظ مطالب درسي ميپردازند. اما همين دانشآموزان وقتي وارد سال دوم و سوم دبيرستان ميشوند و خود را براي کنکور آماده ميكنند، به شدت دچار افت ميشوند. "شاهکليد حفظ کردن درسها" ديگر جواب نميدهد و آنها بايد از کليدهاي ديگري مثل "فهميدن فرمولها" و "تفکر روي شکلهاي مختلف استفاده از يک فرمول" و صدها کليد ديگر استفاده کنند. وقتي از اين دانشآموزان سوال ميشود چرا افت تحصيلي پيدا کردهاند، مقصر را کمبود فرصت براي مطالعه عنوان ميکنند. در حالي که مقصر روش درس خواندن آنهاست. آنها نميدانند که حتي اگر با سختي و مرارت فراوان بتوانند با روش حفظ کردن در کنکور قبول شوند، همان سال اول دانشگاه به خاطر حجم و تعداد و تنوع کتابها و جزوات، ميخکوب خواهند شد و يا بايد رشته درسي خود را به رشتهاي حفظکردني و سبکتر تغيير دهند يا وارد بازي قبولي مشروط و نمرات ناپلئوني شوند.
نکته اينجاست که اگر قرار است فاصله تهران مشهد را در کمترين زمان ممکن طي کنيم، ديگر بايد قيد خريد ماشينهاي گرانقيمت و سريع را بزنيم و از هواپيما استفاده كنيم. هيچ ماشيني نميتواند سريعتر و زودتر از هواپيما در مسيرهاي طولاني ما را به مقصد برساند. قالبي فکر کردن و گيردادن متعصبانه روي استفاده از ماشين براي جابهجايي و مسافرت، به ناچار وقت زيادي را از شخص خواهد گرفت و طبيعي است کسي که از هواپيما استفاده ميکند وقت بيشتري براي رسيدگي به کارهاي مقصد دارد و از همه مهمتر، کمتر هم خسته مي شود.
آيا متوجه ميشويد نکته کليدي راه سوم اين شماره چهقدر در زندگي ما کاربرد دارد؟ نکته اين است: "اگر با کليدهايي که داري قفل مقابلت باز نميشود، زانوي غم به بغل نگير و تسليم نشو. سريع به بررسي قفل بپرداز و بر اساس تجربه و هوشمندي خود کليدي مناسب براي گشودن اين قفل بساز! ممکن است لازم باشد موقتي همه کارها را متوقف کني و با تمام نيرو به سراغ مشکلي که مقابلت ظاهر شده بروي. ممکن است با يک معذرت خواهي و رفتار نرم مشکل از پايه محو شود و اصلا نيازي به درگيري و چالش نباشد. چه بسا لازم باشد از ديگران، حتي کساني که خوشمان نميآيد کمک بخواهيم و با همکاري آنها از مشکل عبور کنيم. شايد حتي لازم باشد بعضي مواقع فرار کنيم و براي حفظ جان خود و اطرافيانمان در مکاني امن پناه بگيريم. اما اينکه چه رفتاري را در مقابل اتفاقي که رخ ميدهد در پيش بگيريم و از کدام کليد استفاده کنيم، اين ديگر مستقيما به خود ما و تجربه و هوشمندي ما در آن لحظه بستگي دارد."
وقتي ميگويند دايناسورها با همه عظمت و قدرت و هيکلي که داشتند، در مقابل تغييرات آب و هواي کره زمين طاقت نياوردند و نسلشان منقرض شد، اما سوسکها توانستند زنده بمانند و وارد هزاره سوم شوند، دليلش فقط و فقط اين است که سوسکها براي حل مشکلات بقا "دايناسوري" فکر نميکردند و "دايناسوري" با زندگي برخورد نميکردند. "شاهکليد دايناسورها" در مقابل تغييرات آب و هوايي کارساز نبود و اين سوسکها بودند که کليدسازهاي خوبي بودند و توانستند براي مقابله با مشکلات سرما و شرايط سخت زندگي، کليدهاي کارساز و موثري بسازند.
هنر انعطافپذيري و مهارت راهحليابي به موقع و لحظهاي براي مشکلات جاري زندگي، که در اين مقاله به نام هنر "کليدسازي براي قفلهاي زندگي" از آن ياد کرديم، هنر و مهارتي است که بايد نه تنها خودمان به اين هنر و مهارت مسلط باشيم، بلکه آن را به فرزندان و دوستان و عزيزان خود نيز منتقل کنيم.
"سختکوشي و پايمردي و استواري در تضاد با انعطافپذيري و نرمي و ملاطفت نيست.بلکه هر دوي اينها کليدهايي هستند که در بخشهايي از زندگي بايد بسته به قفلي که مقابلمان ظاهر ميشود از کليد رفتاري مناسب استفاده کنيم. بعضي مواقع لازم است نرم و سربهزير باشيم و بيواکنشي پيشه کنيم. بعضي مواقع ضروري است سريع عمل کنيم و لحظهاي فرصت را از دست ندهيم. بعضي مواقع لازم است قاطع باشيم و گاهي هم ضرورت ايجاب ميکند که خود را به نديدن بزنيم و حواسمان را جايي ديگر مشغول سازيم. اينکه کجا از کدام کليد استفاده کنيم، بستگي به اين دارد که چهقدر در ساختن و استفاده از کليدها مهارت و تجربه لازم را به دست آورده باشيم. حتي بعضي مواقع پيش ميآيد که با قفلي جديد روبهرو ميشويم و مجبوريم خودمان کليدي جديد بسازيم و اين همان زماني است که ديگر "شاهکليدهاي قديمي" به کار نميآيند و به درد نميخورند. اينجاست که هنر کليدسازي به کمک ما ميآيد و زندگي ما و خانواده را از بنبست نجات ميدهد."
در شرکت هاي ترابري بزرگ و بينالمللي وقتي مي خواهند رانندهاي را استخدام کنند از او سوال نميکنند چند سال است گواهينامه گرفتهاي! بلکه از او ميپرسند چه سفرهايي به کدام مناطق داشتهاي؟ ميدانيد چرا؟
رانندهاي که ده سال است گواهينامه دارد ممکن است استخدام نشود!
رانندهاي که ده سال است گواهينامه دارد و صدها هزار کيلومتر را در يک مسير ثابت و دايمي به صورت سرويسي رانندگي کرده هم ممکن است استخدام نشود.
اما رانندهاي که فقط پنج سال است گواهينامه گرفته و در اين فاصله سفرهاي متعددي به مناطق کوهستاني، کويري، جنگلي و ساحلي در شرايط آب و هوايي مختلف برفي، باراني، آفتابي داشته فورا استخدام ميشود. ميدانيد چرا؟
جواب ساده است! چون راننده آخري براي موقعيتهاي مختلف، کليدي در جيب دارد که اگر دوباره در آن شرايط گرفتار شود لااقل سردرگم نميماند. افزون بر اين وقتي کسي تا اين اندازه درآزمونهاي واقعي، ودر عين حال سخت و دشوار رانندگي حضور يافته باشد، مطمئنا کليدساز خوبي شده و ميتواند براي شرايط جديد نيز بلافاصله واکنش مناسب و موثري از خود نشان دهد.
اين مساله فقط در مورد استخدام رانندهها صدق نميکند. در مورد هر حرفه و شغل ديگري هم صدق ميکند. کليدسازي مهارتي است که همه آدمهاي موفق بلدند!
برگرفته از مجله موفقیت
در صورت نیاز به خدمات کلیدسازی به صورت شبانه روزی و سیار در سراسر مناطق تهران، لطفا همین حالا با ما تماس بگیرید. شماره تماس کلیدسازی ماهان : 970 0919 0912 همیشه در دسترس شما خواهد بود!